سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرهنگ عاشورا، آسیب‏ها و تحریف‏ها

على آقاجانى قناد،هفته‏نامه پگاه، ش 155و157، اسفند 83 و فروردین 84 نویسنده محترم در این مقاله ابتدا به طرح و بررسى ریشه‏ها و عوامل ایجاد و گسترش تحریف و آسیب‏هاى مسئله قیام حسینى و عزادارى پرداخته است از جمله:

1. دگرگونى فضاى اجتماعى و تغییر در گفتمان عاشورا: از باب نمونه، از اواخر جنگ به این سو، به تدریج با فروکش کردن تکاپوى انقلابى، گفتمان عاشورا به تدریج و در مراتبى، غیرحماسى و غیرسیاسى شد. به هر روى در هر دورانى به تبع جامعه، فرهنگ عاشورا سیاسى و غیرسیاسى مى‏شود و ابعاد دیگر آن مورد غفلت قرار مى‏گیرد و نیز تحریف‏هاى لفظى و معنوى بر اساس گفتمان رایج زمان در آن صورت مى‏گیرد.

2. تبیین نشدن فلسفه صحیح قیام: این موضوع که خود یک تحریف معنوى عمده است، زمینه‏ساز بسیارى از تحریف‏هاى لفظى نیز قرار مى‏گیرد. شهید مطهرى از دو فلسفه‏تراشى انحرافى براى قیام اباعبداللّه‏ علیه‏السلام نام مى‏برد: یکى اینکه شهادت امام حسین علیه‏السلام را کفاره گناهان امت و دوست‏داران عترت و هدف از قیام را، تنها آمرزش و شفاعت گناه‏کاران که ولایت و محبت آن حضرت را دارند دانسته‏اند. دوم، برخى‏ها شکلى الاهى و قدسى و آسمانى بدان بخشیدند و آن را در حد یک دستور خصوصى فروکاستند.

3. تمایل به اسطوره‏سازى و افسانه‏پردازى: شهید مطهرى اولین کسى است که این عامل را به عنوان عوامل تحریف یاد مى‏کند و نمونه‏هایى را برمى‏شمارد مانند کشته شدن سیصدهزار نفر از دشمنان توسط امام حسین علیه‏السلام و یا تعداد 25 هزار نفر به دست ابوالفضل العباس و... .

4. برخورد عاطفى صِرف با مقوله عزادارى: عاشورا علاوه بر داشتن بُعد عاطفى قوى، یک صحنه دیگرى نیز دارد که سرشار از حماسه و زیبایى است و حسین علیه‏السلام و یارانش قهرمان آن‏اند. افراطِ در بُعد عاطفى، تحریف‏هاى لفظى و معنوى عاشورا را بیشتر مى‏کند، مانند عروسى حضرت قاسم در کربلا و... .

5. جبر انگارى: ابن زیاد خطاب به حضرت زینب مى‏گوید: خدا را شکر که او شما را رسوا کرد. خدا را شکر که شما را کشت و خدا را شکر که ادعاهایتان را باطل ساخت. نمونه این جبرگرایى را نسبت به حادثه عاشورا و منتسب نمودن آن به چرخ، فلک، روزگار، سرنوشت، تقدیر و مانند اینها در اشعار شاعرانى چون محتشم کاشانى و وصال شیرازى و... مى‏توان دید.

6. نقش حکومت‏ها و تاریخ‏نگاران دربارى: از باب نمونه مى‏توان به این تحریفات امویان اشاره کرد: شهادت امام حسین به قضاى الاهى و خواست خداوندى است؛ چه پیش از شهادت و چه بعد از آن، امام را به عنوان فردى شورشى و طغیانگر بر ضد حاکمان مشروع معرفى مى‏کردند؛ عید اعلام کردن و جشن گرفتن روز عاشورا.

نمونه‏اى از تحریفات تاریخ‏نگاران عثمانى و اموى عبارت‏اند از: امام فردى جنگ‏طلب، خشونت خواه، خون‏ریز و تندزبان بود؛ امام دنیاخواه و حکومت‏طلب بود؛ درخواست ملاقات و بیعت امام حسین با یزید؛ تبرئه یزید از قتل امام حسین و مقصر جلوه دادن عبیداللّه‏ بن زیاد.

7. تعصب‏هاى بى‏جا و جمود فکرى: مانند تعصب در نقل‏هاى تاریخى حوادث کربلا. جزم‏اندیشى بر یک اعتقاد بى‏مبنا و تعصب به اجراى شیوه خاصى از عزادارى‏ها.

8. تمسک به روایات تسامح در ادله سنن: برخى‏ها براى توجیه نقل اخبار بى‏اعتبار و ضعیف در باب حوادث و مصائب و خصایل، به این مسئله تمسک مى‏کنند؛ درحالى‏که این نظریه نادرست است؛ زیرا: این مسئله تسامح در ادله سنن، در جایى است که روایتى ضعیف در کتاب‏هاى قدما و نزدیک به عصر ائمه: وجود داشته باشد، نه مسائل جدیدالاحداث؛ این مسئله به حوزه ثواب و عقاب داشتن عملى مربوط است و معلوم نیست که بتوان آن‏را به دیگر حوزه‏ها، چون نقل وقایع تاریخى سرایت داد؛ این مسئله مربوط به اخبار ضعیف است، نه اخبار موهون که موجب خدشه‏دار شدن مقام ائمه و مذهب مى‏شود؛ در اصل بسیارى از مصیبت‏هاى مشهور در زبان مداحان و روضه‏خوان‏ها، حتى به نقل ضعیف هم در کتاب‏هاى سیره و اصحاب مناقب نیامده است.

9. جمود تاریخى و گویا نشدن تاریخ.

10. سهل‏انگارى و تسامح منفى در به کارگیرى روش‏ها.

11. هراس نخبگان از عوام یا عوام‏زدگى آنان.

12. تبدیل عزادارى به عادت.

13. آمیخته شدن فرهنگ‏هاى قومى و سرزمینى با عزادارى.

14. ضعف دانش و بینش عمومى.

نویسنده در بخش دیگرى از نوشته خود به آسیب‏هاى عزادارى در زمان حاضر مى‏پردازد: رواج دوباره برخى غلوها و خرافه‏ها؛ ترویج دگرباره ناهنجارى‏هایى مانند قمه‏زنى و زمین‏بوسى؛ چیرگى سلیقه‏هاى شخصى و رواج زبان‏حال‏هاى بى‏ریشه و مبتذل؛ رواج سبک‏ها و اشعار غنایى ناهمخوان، مبتذل و تقلیدى؛ رواج شیوه‏هاى ناموجه سینه‏زنى و زنجیرزنى؛ برترى شکل عزادارى‏ها بر محتوا و حقیقت آن؛ گسترش نامتناسب حضور موسیقى در مراسم سنتى عزادارى و سوء استفاده گروهى و جناحى و سیاسى.

ایشان در ادامه مباحث خود، عوامل و زمینه‏هاى ایجاد آسیب‏هاى جدید را این‏گونه برمى‏شمرد:

1. ورود فرهنگ مدرنیته به اجزاى جامعه از جمله عزادارى‏ها: مراسم عزادارى که خود یکى از نهادهاى فرهنگى و اجتماعى سنت است، در طول زمان از کنش‏هاى مستقیم و غیرمستقیم نهادهاى مدرن مصون نمانده است. ازاین‏رو، دگرگونى‏هایى را هم در شکل و هم در محتوا به خود دیده است. از جهت محتوایى، مدرنیته دو تأثیر بر جریان عزادارى و مداحى گزارده است: از یک سو، عدم اقناع قشر تحصیل‏کرده از مطالب مطرح شده و از سوى دیگر، مصرفى کردن، بى‏حوصلگى و تمایل به فشرده شدن مطالب و عدم تکافوى عزادارى سنتى در پاسخ به احساسات جوانان مدرن به ویژه کمترتحصیل‏کرده.

2ـ دورى از عالمان دینى و روحانیت: بى‏گمان هر چه جامعه، ارتباط کم‏ترى با عالمان دینى که آبشخور اصلى ترویج مفاهیم و اعتقادات دینى‏اند، داشته باشند، به همان میزان از آموزه‏هاى دینى فاصله مى‏گیرند و باعث رشد آسیب‏هاى عزادارى مى‏شود.


نوشته شده در  دوشنبه 85/11/9ساعت  2:56 صبح  توسط ابرقویی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
رد شبهات درباره قمه زنی و چند لینک مفید فقهی در باب حرمت قمه زنی
در غرب شیعه و عاشورا و امام حسین را فقط با خشونت وقمه کشی می شنا
نقد و بررسی فقهی-علمی مطالب منسوب به ایه الله نائینی وبرخی فقها
بدعت در مسیحیت منحرف که مبنای قمه زنی هم هست
[عناوین آرشیوشده]